حریم خصوصی به حق افراد بر حفظ اطلاعات شخصی و زندگی خصوصی آنها در برابر دسترسی و استفاده غیرمجاز اشاره دارد. این حق شامل حق بر حفظ حریم خصوصی در خانه، محل کار، ارتباطات و فعالیتهای مجازی است.
زمین «مکان» زندگی آدمیان است و زندگی زمینی کاملاً «مکانمند». آدمها هویت خویش را در رابطه با محیط زندگی و در رابطه با دیگران تعریف میکنند و «دوری از» و «نزدیکی به» جایی یا کسی یا چیزی هویت انسان را شکل میدهد. معلوم است که بر روی زمین، «رابطه» تابعی از «فاصله» است و «فاصله» هم رابطهای است که دو «مکان» با یکدیگر برقرار میکنند. غالباً هر چه فاصلهی دو مکان کمتر، رابطهشان بیشتر است و آدمها رابطههایشان را در شبکهای از این دوریها و نزدیکیها تعریف میکنند.
در دنیای مجازی اما این قواعد وجود ندارد. دنیای ابری یک دنیای «بیفاصله» است؛ سرزمینی «بدون بُعد». در این دنیای جدید همهچیز همانقدر از هم دور هستند که همانقدر به هم نزدیکاند. دورترین فاصلهها در دنیای ابری بهاندازهی نزدیکترین فاصلههاست. دسترسیها و دسترسپذیریهای دنیای ابری به مکانِ افراد محدود نمیشود. حاضر یا غایب بودن آدمها در یک جمع، ارتباطی با مکانِ زمینیِ حضورِ آنها ندارد. بهترین و دلپذیرترین اجتماعات انسانی دقیقاً بهاندازهی ناپسندترین و بدترین محیطهای بشری با هر فرد فاصله دارد: بهاندازهی هیچ. و هرچند که این تعابیر شاعرانِ گذشته، ناظر به ابعاد معنوی وجود انسان بودهاست، اما اکنون در زندگی مادّی آدمها تعیّن یافته است: «هرگز حدیثِ حاضرِ غایب شنیدهای؟ من در میان جمع و دلم جای دیگر است»
رهایی از قید و بند مکان در دنیای مجازی، زمینهساز افزایش عرضِ زندگی آدمی است. «آزادی مکانی» موجب فراتر رفتن انسان از جغرافیای وجودش میشود و او را بدون نیاز به جابجایی در زمین، مهیای تجربهاندوزی از سفرهایی دور و دراز میکند. آدمها بدون صرف هزینههای جابجایی مکانی، در فضای مجازی حرکت میکنند و با جایها، چیزها و افراد گوناگون مرتبط میشوند و اینچنین بیش از همهی پدران و گذشتگان خود امکان ارتباط و زندگی مییابند.
اما باید این خیال را که محصور ماندن در پسِ دیوارهای بلند، مانع از تعرض به هویت آدمها میگردد از خاطر بیرون کرد و پذیرفت که در دنیای مجازی، امنیتِ مکانمند وجود ندارد. همانقدر که دیگران در دسترس ما هستند، ما نیز در دسترس دیگرانیم! پس ضروری است که افراد مفهوم «حریم خصوصی»[1] در زندگی زمینی را به معادلِ مجازی آن ترجمه و از حیثیت انسانی خویش در مواجهه با اشرارِ بیمکان دفاع کنند.
از مهمترین تهدیدات حریم خصوصی در فضای مجازی، «نَشت داده»[2] است تا جایی که هر از چند گاهی خبر هک اطلاعات یا درز داده شبکههای اجتماعی مطرح بینالمللی منتشر میشود. نشت داده در فضای مجازی به معنای دسترسی غیرمجاز به اطلاعات حساس و محرمانه از طریق انواع شبکههای رایانهای است. این اطلاعات میتوانند شامل دادههای شخصی افراد، اطلاعات مالی، اطلاعات تجاری یا اطلاعات دولتی باشند.
شاید بزرگترین نشت داده تاریخ اینترنت در سال 2013 م. رخ داده باشد که در آن اطلاعات سه میلیارد حساب کاربری پایگاه اینترنتی «یاهو!»[3] به سرقت رفت.[4] همچنین نزدیک به 800 میلیون داده از کاربران فیسبوک در سال 2019[5]و[6] و بیش 200 میلیون داده از کاربران اینستاگرام، تیکتاک و یوتیوب در سال 2020 به بیرون درز کرد[7] و در «تاریکخانهی وب»[8] به قیمتهای گزاف فروش گذاشته شد.[9] خطر نشت داده از آنچه به نظر میرسد نزدیکتر است و در سالهای گذشته اخبار تأییدشده یا تأییدنشدهای از نشت اطلاعات هویتی چند میلیون ایرانی از طریق پایگاه وزارت بهداشت[10]، ثبت احوال و شرکتهای تپسی و اسنپ و … منتشر شده است.
نشت داده میتواند به دلایل مختلفی رخ دهد، از جمله: «حملات سایبری» مانند نفوذ، هک و فیشینگ یا «خطای انسانی» مانند اشتباهات در مدیریت دادهها یا استفاده از اطلاعات محرمانه در محیطهای ناامن و یا «حوادث طبیعی» مانند سیل، آتشسوزی یا خرابی زیرساختهای فناوری اطلاعات. این نشت دادهها علاوه بر «آسیب به اعتبار» سازمانها یا دولتها و «کاهش اعتماد عمومی» به خدمات مجازی، میتواند منجر به «نقض حریم خصوصی» افراد شود و اطلاعات شخصی آنها را در معرض خطر قرار دهد.
برای جلوگیری از نشت داده، سازمانها باید اقدامات امنیتی مناسب را برای محافظت از اطلاعات خود در برابر حملات سایبری و سایر تهدیدات اجرا کنند و ضمن «مدیریت صحیح دادهها» باید کارکنان خود را در مورد خطرات نشت داده و نحوه محافظت از اطلاعات آموزش بدهند.
در صورتی که افراد از نشت دادههای خود در فضای مجازی مطلع شدند باید اقدامات امنیتی مناسبی را انجام بدهند؛ مثل تغییر شمارههای کارت بانکی، تغییر رمزهای عبور، استفاده از رمزهای عبور متفاوت برای حسابهای مختلف، فعال کردن ورود دو مرحلهای به حسابها، نظارت بر حسابهای خود برای اطلاع از درخواستها و فعالیتهای مشکوک.
ردپای افراد در فضای مجازی، بروزی از هویت، طرز فکر و سبکزندگی آنهاست. اینکه چه چیزی را جستجو میکنند، چه صفحاتی را ذخیره میکنند، چه کسانی را دنبال میکنند، چه پستی منتشر میکنند یا چه چیزی را پسند میکنند، نمایی جامع و دقیقی را از شمایل شخصیت و درونیات افراد نشان میدهد. الگوریتمهای تحلیل شخصیت با استفاده از دادههای ردپای مجازی کاربران، به دقت حیرتانگیزی در شناخت افراد رسیدهاند. برای مثال، در شرح ماجرای رسوایی اطلاعاتی فیسبوک و کمبریج آنالیتیکا[11] و فروش اطلاعات چند ده میلیون کاربر این شبکه اجتماعی به منظور تحلیل شخصیت و اثرگذاری بر آراء ایشان در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا، معلوم شد که الگوریتمهای این شرکت فقط از تحلیل ده پسند کاربران میتوان شخصیت آنها را بهتر از همکارانشان بشناسند، با 150 پسند دقیقتر از پدر و مادرشان و با 300 لایک میتوانند رفتار افراد را بهتر همسر و شریک زندگیشان پیشبینی کنند.[12]
با این حال ممکن است بعضی افراد با بهانههایی مثل اینکه «من آدم مهمی نیستم» یا «اطلاعات من که یک آدم معمولی هستم به درد دیگران نمیخورد» از زیر بار توجه به حفظ حریم خصوصی خود شانه خالی کنند. دو پاسخ ساده و جدی به این ابهامات از این قرار است:
چه کسی خبر دارد که کودکان و نوجوانان معمولی امروز، بیست سال آینده روی صندلی چه مسئولیت حساسی نشسته باشند؟ یادآوری این مثالها خالی از لطف نیست که سردار شهید «حاج قاسم سلیمانی»، کشاورز زادهای روستایی اهل جنوب کرمان و جناب «سیدحسن نصرالله» فرزند یک سبزیفروش فقیر در حاشیهی شهر بیروت بوده است.
برایناساس آیا دادههای مرتبط با روحیات مدیر یک شرکت که از تحلیل آن میتوان نقاط ضعف و قوت شخصیت وی را به دست آورد، برای شرکت رقیب که قصد انجام مذاکرهای با او برای پذیرش قراردادی را دارند ارزش کمی دارد؟ آیا عکسهای خصوصی سفر تفریحی که یک نفر سالها پیش در دوران نوجوانی خود در شبکه اجتماعی منتشر کرده، حالا که به عنوان یک مسئول عالی کشور خود را برای ورود به کارزار تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری آماده میکند نمیتواند به عنوان اهرم فشاری بر وی توسط نامزدهای رقیب و یا دولتهای متخاصم مورد استفاده قرار گیرد؟
جامعه انسانی زنجیرهای به هم پیوسته است و خیلی از افرادی که مثلاً به طور تصادفی سوار یک واگن مترو شدهاند حتی اگر مستقیماً یکدیگر را نشناسند، اما اگر کنکاش کنند، یقیناً میتوانند با چند واسطه، آشنای مشترکی بین هم پیدا کنند. آن شاعر شیرینسخن هم بیراه نفرموده است که «بنیآدم اعضای یک پیکرند» لذا حتی اگر کسی بپذیرد که آدم خاصی نیست و هیچوقت هم قرعه جایگاههای حساس به نام او نخواهد خورد، آیا اطرافیان او نیز همینگونهاند؟ در واقع، شاید خود او امروز و فردا هرگز مهم نباشد، اما احتمال زیادی دارد که در زنجیرهی اجتماعی از افرادی قرار داشته باشید که هویت و اطلاعات یکی از آنها حائز اهمیت بوده یا خواهد بود.
یادمان نرود که وب، «نافراموش» است و توبه و پشیمانی نمیپذیرد، لذا از «امروز»، باید فکر «آنروز» کرد. پس حتی اگر کسی به فکر خودش نیست، باید لااقل به فکر دوستِ دوستِ دوستش باشد.
«الوین تافلر»[13] در کتاب موج سوم[14] (1980م.) بیان میکند که آنچه در عصر اطلاعات ارزش و قدرت میآورد، «حجم اطلاعات قابل ذخیرهسازی» و «سرعت در محاسبات» است؛ و هر دوی این موارد، حالا محقق شدهاند. هماکنون رسانههای اجتماعی، هر دادهای که برایشان در دسترس باشد، بدون استثناء جارو کرده و اطلاعات را در حجم غیرقابل تصوری ذخیرهسازی میکنند. در آنسوی دیگر، پردازندهها به حدی از سرعت و قدرت رسیدهاند که به شرکتهای تحلیل داده این قابلیت را میدهند که داده کاربران را به دقت تحلیل کنند؛ موضوعی که از آن تحت عنوان دادهکاوی[15] در کلانداده[16] (مِهداده) یاد میشود.
در این شرایط، حتی اگر دادههای فرد به فرد اعضای یک جامعه ارزش ویژهای نداشته باشد، اما جمع آوری و تحلیل دادههای «همهی مردم» بسیار ارزشمند خواهد بود. ایرانیها در اینترنت چه چیزی را میخرند؟ چه چیزی را جستجو میکنند؟ چه کسی را دوست دارند؟ یا به چه کی میخواهند رأی بدهند؟ اینها مسلماً اطلاعات راهبردی و سرنوشتسازی که در سیاستگذاریهای دوستودشمن مؤثر است. حتی بسیاری از تاجران و سرمایهداران میتوانند از چنین اطلاعاتی برای رونق کسب و کار خود استفاده کنند.
اینجاست که باید علاوه بر «حریم خصوصی» به «حریم عمومی»[17] نیز توجه داشته باشیم. تفاوت اصلی بین حریم خصوصی و حریم عمومی در این است که حریم خصوصی به حق افراد بر حفظ اطلاعات شخصی و زندگی خصوصی آنها اشاره دارد، در حالی که حریم عمومی (حریم خصوصیِ عمومی) به حق افراد بر زندگی در جامعه بدون دخالت نهادهای دارای قدرت اقتصادی، سیاسی و سایر افراد اشاره دارد.
هر چند که حریم عمومی معمولاً به مواردی مثل آزادی بیان و آزادی عقیده و مانند آن تعبیر میشود، اما آزادی انتخاب سبک زندگی و آزادی زندگی در محیط امن اجتماعی را هم شامل میشود. صاحبان قدرت اقتصادی و سیاسی از طریق دادهکاوی اطلاعات انبوهی از شهروندان میتوانند مسیر حرکت آزادانه اجتماعی را به سمت و سوی دلخواه خویش جهتدهی کنند. لذا توجه به تبعات افشای حریم خصوصی بر قدرت انتخاب و اراده اجتماعی در میانمدت و بلند مدت بسیار ضروری است.
[1] Privacy
[2] Data Breach
[3] Yahoo.com
[4] https://nytimes.com/2017/10/03/technology/yahoo-hack-3-billion-users.html
[5] https://cbsnews.com/news/millions-facebook-user-records-exposed-amazon-cloud-server
[6] https://newyork.cbslocal.com/2019/12/20/facebook-dark-web-data-breach
[7] https://forbes.com/sites/daveywinder/2020/08/19/massive-data-leak235-million-instagram-tiktok-and-youtube-user-profiles-exposed
[8] Dark Web
[9] https://swarajyamag.com/insta/235-million-users-of-instagram-youtube-tiktok-hit-by-massive-data-leak-profiles-put-on-sale-on-dark-web-report
[10] https://b2n.ir/iran-data-breach
[11] Facebook-Cambridge Analytica data scandal
[12] aparat.com/v/sRGhW
[13] Alvin Toffler
[14] The Third wave
[15] Data Mining
[16] Big Data
[17] Public Privacy