آموزش الکترونیکی

- دستهبندی: دانش زیست مجازی
- تاریخ:
در گذشته علم متمرکز بود در شهر، دانشگاه، مدرسه و کتابخانه و وقتی کسی در روستایی به دنیا میآمد، بهواسطه دوری از مرکز، منابع آموزشی کمتری داشت. اما امروزه به کمک خدمات آموزشی وب، دسترسی همگانی، ارزان و همهوقت به دانش بدون محدودیت جغرافیایی وجود دارد. به عبارت دیگر، فضای مجازی در خدمت یادگیری قرار گرفته و تحولات جدی را در آموزش و پژوهش رقم زده است.
از ابتدای پیدایش اینترنت، کارکردهای علمی و آموزشی آن اهمیت ویژهای برای توسعهدهندگان و کاربران داشته است. دیجیتال کردن منابع کتابخانهای از اولین تلاشها برای گسترش دانشپژوهی در اینترنت بود و تسهیل دسترسی دانشجویان به استادان از طریق رایانامه (ایمیل) گامی مهم برای ارتقای تبادلات علمی به شمار میرفت.
بهتدریج که فضای مجازی قابلیتهای بیشتری از خود بروز میداد، فعالیتهای آموزشی هم شکل جدیتری به خود گرفت؛ تاآنجاکه اولین کلاسهای مجازی و دورههای آموزشی الکترونیکی با عنوان «e-learning» یا همان «رایاد»[1] به وجود آمد. تطور رایاد از سادهترین ابزارهای الکترونیکی تا هوشمندترین سامانههای امروزی تنها به دو دهه زمان نیاز داشت.
B آموزش از راه دور
برای رسیدن به فهم عمیق و دقیق از آموزش در فضای مجازی لازم است با نگاهی به گذشتههای دور، ریشۀ نیازهای بشر و ابتکاراتی که بهواسطۀ ابزارهای ارتباطی و رسانهها برای رفع آنها به وجود آمده بازخوانی شود. یکی از این ابتکارات، توسعه «آموزش از راه دور»[2] با هدف تحت پوشش قراردادن فراگیران دور از مرکز و همچنین توسعه آموزشهای مادامالعمر برای عموم شهروندان بوده است. در دورههای مختلف تاریخی، ابزارهای رسانهای بهتناوب بهعنوان بستری برای رفع این نیاز درآمده و مورداستفاده قرارگرفتهاند؛ یک روز پیک و پستچی، روز دیگر رادیو و تلفن و امروز فضای مجازی.
C آموزش مکاتبهای
در دورههای تاریخی مختلف، همگام با توسعۀ ارتباطات از راه دور با ابزارهایی از جنس چاپار و پیک، و در کنار کارکردهای اصلی این پیغامرسانیها – یعنی امور نظامی و اداری و حکومتی – توسعه کارکردهای علمی این ابزار نیز خصوصاً در میان علما و دانشمندان و نویسندگان و معاریف، شناختهشده و مطرح بوده است. به گواهی تاریخ، رسالههای بیشماری با هدف برقراری ارتباط فکری و علمی میان اندیشمندان شهرهای دور نگاشته شده و مکاتبات بسیاری ازایندست برای ما به یادگار مانده است.

شکل 11: کتاب معروف «لُمعه دمشقیه» شامل مجموعه کامل فقه امامیه در قرن هشتم هجری توسط شهید اول در دمشق و به تقاضای سران حکومت قیام سربداران در سبزوار بهعنوان راهنما و دستورالعمل دینداری نوشته و ارسال شد.
بهتدریج و با عمومیتر شدن امکان ارسال و دریافت پیغام، اولین گونههای آموزش از راه دور در میان استادان و شاگردان در مناطق دور از هم به وجود آمد. بعد از انقلاب صنعتی و توسعه راهآهن و تولد سامانههای پست عمومی در جهان، نظامهای رسمی آموزشی به فکر پوششدادن فراگیران در نقاط دورافتاده و محروم از خدمات متمرکز آموزشی افتادند و بدینسان اولین دورههای آموزش از راه دور پستی جهان با عنوان «آموزش مکاتبهای» در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی ابداع شد.
البته اکثر موارد اینگونه از آموزشها، مربوط به سطوح عالی آموزش و تحصیلات تکمیلی بوده است و کمتر موردی را میتوان پیدا کرد که آموزشهای مکاتبهای گروه هدف کودک و نوجوان را مخاطب قرار داده باشد.

شکل 12: تبلیغ یک دوره آموزش پرستاری بهصورت مکاتبهای در آمریکا (سال 1289ش/1910م)
C آموزش رادیویی و تلویزیونی
اختراع رادیو نیز بهسرعت در خدمت آموزش از راه دور درآمد و ایستگاههای رادیویی محلی و حتی فرستندههای خصوصی در سرزمینهایی مثل امریکا یا استرالیا که فاصلهها دور و مسافت بین شهرها زیاد بود، به پخش برنامههای آموزشی برای مخاطبان پرداختند. ترکیب رادیو و پست در برقراری ارتباط دوطرفه و چندبعدی (ارسال منبع آموزشی، جریان سؤالوجواب بین شاگرد و معلم، برگزاری آزمون از راه دور) بهنوعی نقطه اوج این نوع از آموزش محسوب میشد. در یک قرن اخیر اختراع تلویزیون و گسترش خطوط تلفنی هم به کمک ابزارهای قدیمیتر آمد و کیفیت، وسعت و میزان ارتباط بین معلم و فراگیر از راه دور را گسترش داد. در ایران نیز هم در دوران دفاع مقدس و هم در ایام همهگیری بیماری کرونا از این شیوه کمابیش استفاده شده است.
C آموزش مجازی
فهم اولیه از «فضای مجازی» بهعنوان بستری برای «برقراری ارتباطات و انتقال اطلاعات» باعث شد که اولین نسل از آموزشها در فضای مجازی ذیل همان مفهوم قدیمی «آموزش از راه دور» تعریف شود. در نتیجه همه امکانات و ابزارهای وب در راستای مأموریتهای شناخته شده و سنتی آموزش از راه دور سازماندهی شد و حتی در دوران همهگیری کرونا به شکل فراگیر مورد استقبال قرار گرفت. عمدۀ بازار این حوزه، چه در ایران و چه در جهان، در اختیار آموزشهای ویدیویی و پلتفرمهای انتشار ویدیوهای آموزشی است که صرفاً به تولید و انتشار فایلهای متنی و ویدیو اهتمام دارند.
برای نمونه میتوان به پایگاههای آموزشی بزرگ و مهم آمریکایی «خان آکادمی»[3] ، «لیندا»[4] و «یودمی»[5] و همینطور نمونههای ایرانی آنها مثل «فرادرس»[6] و «مکتبخونه»[7] در زمینه آموزش ویدیویی دروس دانشگاهی و توسعه فردی اشاره کرد که اعتبار و ارزش خود را مدیون تولید و انتشار ویدیوهای آموزشی هستند.

شکل 13: آموزش ویدیویی دروس متوسطه اول و دوم در «مدرسه آنلاین آلاء»[8] و سایتهای مشابه میتواند در گسترش عدالت آموزشی و دسترسی عمومی به محتوای با کیفیت آموزشی مؤثر باشد.
هرچند تلقی عمومی از آموزش مجازی (e-learning)، همان نگرش «آموزش از راه دور» است. اما در سالهای اخیر، دانشگاهها و مراکز پیشروی آموزشی در جهان به سمت بارور کردن دورههای آموزش مجازی با تعامل و گفتگو و ارتباط حداکثر فراگیر و آموزگار رفتهاند. دوره همهگیری کرونا نیز فرصتی فراهم کرد تا جنبههای دیگری از یادگیری در وب خودنمایی کند و قالبهای نوآورانه یادگیری فناورانه از جمله «یادگیری مبتنی بر بازی»[9]، «یادگیری مبتنی بر شبیهسازی»[10]، «یادگیری بر پایه علومشناختی»[11] و «یادگیری موبایلی»[12] مورد توجه بیشتری قرار بگیرند.
B آموزش از راه دور از منظر نظریههای یادگیری
صد سال پیش، آموزش از راه دور برای کودکان و نوجوانان موضوعی شگفتآور و محال تلقی میشد. احتمالاً مهمترین علت این امر، محوریت دادن به نظریات رفتارگرایان در یادگیری کودک و نوجوان است که در اوایل قرن بیستم میلادی به جریان اصلی فکری در تعلیموتربیت تبدیل شد. ایدۀ اصلی «رفتارگرایی»[13] آن است که یادگیری شامل تغییر در رفتار به دلیل اکتساب، تقویت و استفاده از ارتباطات بین محرکها از محیط و پاسخهای قابل مشاهده فرد است. رفتارگرایان به تغییرات قابلاندازهگیری در رفتار علاقهمندند. نظریهپردازان رفتارگرا معتقدند پاسخ به یک محرک وقتی تقویت میشود که پاداش مثبتی در مقابل آن داده شود و از سوی دیگر، پاسخ به محرک با تمرین و تکرار قویتر میشود. با این نگاه طبیعتاً آموزش از راه دور نمیتواند اهداف مهم تربیتی کودک و نوجوان را برآورده کند. چون شکلدادن به رفتار و آموزش آداب از مهمترین مقاصد آموزش کوچکسالان است و از راه دور امکان مشاهده رفتار و تأثیر مستقیم بر رفتار متربی از طریق محرکها وجود ندارد.
اما با گذشت زمان اوضاع به نفع آموزش از راه دور تغییر کرد. مهمترین مشوق و حامی آموزش از راه دور «روانشناسی شناختی»[14] است که در اواخر دهۀ ۱۹۵۰ آغاز شد و مرحلۀ بعد از رفتارگرایی را شکل داد. در این نظریه، برخلاف دیدگاه رفتارگرایان، انسانها دیگر بهعنوان مجموعه پاسخ به محرکهای خارجی شناخته نمیشوند، بلکه پردازندههای اطلاعات هستند. روانشناسی شناختی به پدیدههای ذهنی پیچیده که توسط رفتارگرایان نادیده گرفته شد، توجه کرد و با ظهور رایانه بهعنوان دستگاه پردازندۀ اطلاعات که شبیه به ذهن انسان بود، تحتتأثیر قرار گرفت.
در روانشناسی شناختی، یادگیری در قالب کسب دانش درک میشود: یادگیرنده یک پردازندۀ اطلاعات است که اطلاعات را بهعنوان ماده اولیه دریافت میکند، عملیات شناختی را بر روی آن انجام میدهد و این اطلاعات را در حافظه ذخیره میکند؛ بنابراین، سخنرانی و خواندن کتابهای درسی از روشهای مطلوب آموزش در این مکتب است. بهطوریکه در حالت افراطی آن، یادگیرنده کسی است که منفعلانه دانش را از معلم دریافت میکند.
ذیل نظریه یادگیری شناختی، آموزش از راه دور میسر و حتی مطلوب است. محتوای سخنرانی آموزگار از طریق واسطهای رسانهای مثل جزوه مکتوب، رادیو و فایلهای صوتی به فراگیر تحویل داده میشود و از آن به بعد وظیفۀ یادگیری بر عهده خود فراگیر است. او با مطالعه و مرور محتوا و منابع یادگیری که در اختیارش قرار گرفته، سعی در انتقال محتوا به ذهن خود میکند و بهاینترتیب یادگیری محقق میشود.
با این تعریف امکان یادگیری از راه دور لااقل برای کودکان و نوجوانانی که امکان برقراری ارتباط با منابع ضبط شده را داشتند، به وجود آمد و ازاینرو آموزش عمومی از طریق تلویزیون گسترش یافت.

شکل 14: آموزش تلویزیونی الفبا به کودکان در برنامههایی نظیر « بروبچههای پشت پنجره» (دهه 60) و «شهرک الفبای عمو فردوس» (سال 1377)
البته باتوجه به تغییرات ذائقۀ نسلها در دهههای اخیر عمدتاً آموزش از راه دور برای کودکان و نوجوانان مشتمل بر فیلمهای ضبط شده و استفاده بیشینه از حاملهای چندرسانهای بوده است. در این میان فضای مجازی هم بهعنوان یکی از بسترهای انتقال چندرسانهای ایفای نقش کرده و از انواع ابزارهای چندرسانهای برای برقراری ارتباط آفلاین و آنلاین با دانشآموزان و منتقلکردن محتوای درسی در قالب صدا و تصویر معلم، فیلمهای کمکآموزشی و فایلهای متنی کتاب و جزوات درسی استفاده شده است. به نظر میرسد تا اینجا، فناوریهای فضای مجازی صرفاً بهعنوان کارگزار و زیرساخت ارائۀ برنامههای سنتی آموزشی درآمدهاند و طراحی سادهانگارانه این ابزارها، منجر به محدودشدن آموزشهای مجازی به همان آموزش از راه دور مبتنی بر نظریه یادگیری شناختی شده است. اما آیا سقف ظرفیت آموزشی وب در ابزارهای آموزش از راه دور مجازی مثل الاماسها محدود میشود؟ آیا رایاد، در شکل و شمایل سامانههای مدیریت آموزش همانی است که باید و میتواند باشد؟
به نظر میرسد «تغییر نسلی یادگیرندگان» و «تغییر ابزارهای کاربری فضای مجازی» در سالهای اخیر زمینهساز یک تغییر بزرگ باشد. فرایند یادگیری-یاددهی در یک سامانه سنتی رایاد مبتنی بر نظریه یادگیری شناختی، یک فرایند خطی و یکسویه است و محتوای ازپیشتعیینشده به شکل قالبی و صلب در اختیار یادگیرنده قرار میگیرد. درصورتی که در سامانههای جدید و بهروز یادگیری الکترونیکی، مبتنی بر نظریات جدیدتر یادگیری، فرایندهای تودرتو و رفت و برگشتی برای یادگیرنده و منابع و محیط یادگیری در نظر گرفته میشود. به نظر میرسد سامانههای آموزشی بهتدریج در حال دورشدن از فرایندهای آموزش از راه دور هستند و آیندۀ آموزش مجازی را باتوجهبه ابعاد متنوع پدیدۀ یادگیری به سمت «یادگیری اجتماعی»[15] سوق خواهند داد.
از پیشگامان علمی این جنبش باید از «جورج زیمنس»[16] نام برد که ازقضا نام او در پایهگذاری یکی از نظریههای نوین یادگیری یعنی نظریه «ارتباطگرایی»[17] هم مطرح است.
از نظر ارتباطگرایی، یادگیری عبارت است از فرایند خلق گرهها و ارتباطهای جدید و شکلگیری شبکهها. یادگیری در این نظریه، فرایند ارتباط، رشد و رهیابی دانش در شبکهای از افراد و فناوری است. یعنی زمانی که مفهوم جدیدی یاد گرفته میشود (مثلاً دیدن یک منظره یا شیء جدید)، گرهی در ذهن ایجاد میشود. سپس این گره با گرههای قبلی (دانش و مفاهیم پیشین مثل مناظر یا سایر اشیا مشابهی که قبلاً دیده شده) نسبتسنجی شده و ارتباط داده میشود. در نهایت گرههای مرتبط با هم، شبکهای تشکیل میدهند. در این شرایط گفته میشود که یادگیری محقق شده است. البته در این رویکرد، یادگیری فقط از طریق شبکه اتفاق نمیافتد یا از طریق شبکه تسهیل نمیشود، بلکه خود شبکهسازی بهعنوان یادگیری معرفی میشود.

شکل 15: فرایند خطی و یک طرفه آموزش مجازی سنتی (سمت چپ) و فرایند رفتوبرگشتی آموزش مجازی نوین (سمت راست)
در این شیوۀ جدید آموزش بیش از هر زمان دیگری منعطف و منطبق با خواست و نیاز فردی یادگیرنده خواهد بود و فرایند یادگیری-یاددهی در محیطی مجازی اما اجتماعی رخ خواهد داد. نتیجۀ این فرایند جدید، آموزشهای کاربردیتر و کاملاً متناسب با نیازها و شرایط روز خواهد بود. همچنین فراگیران در این سامانهها به تکرارکردن محتوا تشویق میشوند تا سطح یادگیریشان بالاتر برود. خود محتوا هم تا حد امکان ساده و وعدههای یادگیری کوچک شده است. ارائه خطی و متمرکز محتوا جای خودش را به شبکهسازی مفاهیم داده و آموزشها سرگرمکننده و بازیوار شده است. بهکارگیری این ترفندها کمک خواهد کرد که اقبال نسل جدید به استفادۀ آموزشی از فضای مجازی و کاربری سامانههای یادگیری مجازی افزایش یابد.
B سامانههای آموزش مجازی
نگاهی به سه گروه از متداولترین سامانهها و زیرساختهای آموزشهای مجازی در دو دهه گذشته سیر تحولات نظری و فناورانه این ابزارها را به خوبی نشان می دهد.
C سامانههای مدیریت یادگیری (LMS)
ارکان تشکیلدهنده آموزش از راه دور که نسل اول ابزارهای آموزش الکترونیکی همۀ آنها را در خود جمع کرد ازاینقرار است:
- گام اول) قرارگرفتن منابع و مراجع آموزشی در اختیار فراگیر
- گام دوم) ارتباط نوشتاری، صوتی یا دیداری آموزگار با فراگیر
- گام سوم) گفتگو و سؤالوجواب آموزگار با فراگیر در خلال آموزش
- گام چهارم) ارزشیابی گامبهگام یا نهایی آموزگار از فراگیر
- گام پنجم) اعطای گواهی یا نمره و تأییدیه تحصیلی به فراگیر
متداولترین ابزار آموزش از راه دور در فضای مجازی که برای پاسخگویی به این پنج مأموریت طراحی شده، «سامانه مدیریت یادگیری»[18] یا همان LMS است؛ سامانههای تحت وب که زیرساخت نرمافزاری لازم برای مدیریت و اجرای دورههای آموزشی را فراهم میکنند. این سامانهها امکان مدیریت یکپارچه فرایندهای آموزش از راه دور را برای نهادهای آموزشی محیا میکنند.
نرمافزارهای مختلفی (نظیر Canvas و Blackboard Learn) در دنیا برای ارائه خدمات مدیریت آموزش بکار گرفته میشوند؛ اما فراگیرترین آنها «مودل» (Moodle) است. این سامانۀ متنباز[19] که از سال ۱۳۸۱/۲۰۰۲ معرفیشده، به بیش از ۱۰۰ زبان در سراسر جهان توسعهیافته و میلیونها کاربر از آن استفاده میکنند. به این صورت که کدهای آن را میتوان بهصورت رایگان از سایت مرجع دریافت و روی سرور شخصی بارگذاری و پس از انجام تنظیمات مربوطه از سامانه استفاده کرد.
در سالهای اخیر، استفاده از نسخههای فارسی شدۀ مودل در ایران رواج پیدا کرده و باتوجه به بازار آموزشهای آزاد و دورههای مجازی دانشگاهی، دهها شرکت و مؤسسه خصوصی و دولتی به بهینهسازی و استفاده از آن پرداختهاند.
علاوهبراین، پلتفرم «محیط»[20] نیز در سالهای اخیر بهصورت مستقل از مودل، اقدام به ارائه خدمات برگزاری دوره آموزشی آنلاین و مدیریت یادگیری بومی نموده است.

شکل 16: یک سامانه آموزش مجازی طراحی شده مبتنی بر نرمافزار مدیریت یادگیری «مودل»
تولید محتوای آموزشی در اکثر الاماسها نیز باید در قالب استانداردهای جامع آموزش الکترونیکی تولید و ذخیره صورت گیرد. این استانداردها که با نام «اسکرم» (SCORM)[21] شناخته میشوند کمک میکنند تا هر محتوای آموزش الکترونیکی بتواند در نرمافزارهای مختلف الاماس قابل اجرا و انتشار باشد.
C سامانههای ارتباط تصویری گروهی
در کنار الاماسها، باید از سامانههای «ارتباط تصویری گروهی» نام برد که برای برگزاری کلاسهای از راه دور و جلسات و همایشها بهینهسازی شدهاند. مشهورترین این سامانهها «ادوب کانکت»[22] و «بیگ بلو باتن»[23] بهعنوان مکمل و یا بستر آموزشهای مجازی از قدیم در ایران متداول بوده است.
در سالهای گذشته و مخصوصاً در دوران کرونا، سامانههای دیگری نیز با این هدف توسعه داده شدند که دو سامانه «گوگل میت»[24] و «زوم»[25] پرطرفدارترین آنها در دنیا هستند. در ایران نیز دو سامانه «اسکایروم»[26] و «قرار»[27] کاملاً جای خود را در نهادهای آموزشی باز کردهاند. وزارت آموزشوپرورش هم در ایام کرونا با توسعه خدمات پخش زنده در «پیامرسان شاد»[28]، این ابزار را برای استفاده معلمان ایران معرفی کرد.
C مووک (MOOC)
از حوالی سال 1390/2010، زمزمههایی مبنی بر نیاز به تحول در سامانههای سنتی الاماس در مجامع دانشگاهی آمریکا بخصوص «استنفورد»، «امآیتی» و «هاروارد» به گوش میرسید.
توسعۀ امکانات فضای مجازی و ارتقای سرعت و کیفیت دسترسی به وب، زمینهساز این تحولخواهی شد و درنتیجه اولین نمونه دورههای مجازی موسوم به «باز» و «انبوه» (مووک)[29] با حمایت همین دانشگاهها برگزار و با استقبال جمع کثیری از فراگیران روبرو شد. این دورهها دو ویژگی اساسی داشتند:
- دسترسپذیری آزاد: افراد نیازی به ثبتنام در دانشگاه یا مؤسسه خاصی نداشتند و تقریباً بدون پرداخت هزینه به آموزش دسترسی پیدا میکردند.
- مقیاسپذیری: در یک دوره آموزشی بهطور همزمان تعداد نامحدودی از فراگیران حضور مییافتند.
همین اولین تجربهها بود که در زمانی کوتاه منجر به شکلگیری موفقترین سامانههای آموزش آزاد مثل «کورسرا»[30]، «یوداسیتی»[31] و «ادکس»[32] شد. هرچند که این سامانهها و نمونههای مشابه آنها همچنان از ویدیو بهعنوان اصلیترین رکن آموزش مجازی بهره میبرند، اما مووکها بهتدریج به سمت تعاملیتر شدن و ارتباط چندسویه آموزگاران و فراگیران با یکدیگر رفتند و همین تغییر در روش یاددهی-یادگیری منجر به افزایش کیفیت آموزش و رضایت بیشتر فراگیران شد. تا جایی که اقبال نهادهای رسمی آموزشی به مهاجرت از الاماسها به مووکها شدت زیادی پیدا کرد و امروز گستردهترین نوع آموزش مجازی رسمی دانشگاهی در جهان را مووکها تشکیل میدهند.
B آموزش ترکیبی
در حیطه آموزشهای عمومی برای کودکان و نوجوانان، «مدرسه» بهطور سنتی بهعنوان بستر آموزشوپرورش شناخته میشود. اسناد بالادستی کشور مثل «سند تحول بنیادین آموزشوپرورش»[33] نیز بر حضور کودکان لازمالتعلیم در محیط مدرسه تأکید کرده است. در نتیجه موضوع «آموزش از راه دور» و «آموزش مجازی» و کلاً هرگونه استفاده از فناوریهای ارتباطی و رسانهای در حکم مکمل آموزشهای مدرسهای شناخته شده و امکان جایگزینی و واگذاری آموزش به محیط خارج از مدرسه وجود ندارد. این مورد در اصول حاکم بر انتخاب راهبردهای یاددهی-یادگیری در بند نهم «سند برنامه درسی ملی»[34] هم مورد اشاره قرار گرفته:
«۹-۹. [آموزشوپرورش باید] زمینه بهرهگیری هوشمندانه از فناوریهای نوین آموزشی را فراهم نماید و استفاده از آنها را با نگاه تقویتی و تکمیلی یا توانمندسازی (نه نگاه جایگزینی و واگذاری) دنبال کند.»
پس در حال حاضر «آموزش از راه دور» و «آموزش مجازی» – آنچنانکه در دنیا «یادگیری در خانه»[35] یا «مدارس آزاد»[36] جایگزین تعلیموتربیت مدرسهای هستند – باتوجهبه تصریح قانونی موجود، نمیتواند در کنار نظام مدارس ایران توسعه یافته و فعالیت کند.
اما این به معنای بنبست و نهایت مسیر نیست و میتوان از ظرفیتهای بیشمار وب در تقویت و تکمیل آموزشهای مدرسهای بهره گرفت. برای استفاده بهینه از امکانات دنیای دیجیتال در راستای تربیت نسلی اندیشمند و توانمند باید راهی میانه یافت تا قابلیتهای بینظیر فضای مجازی با کمترین آسیب و تنش به خدمت تعلیموتربیت نسل جوان در بیاید. راهی که با نگاهی به تجربیات پیشینیان، الزامات قانونی و دستاوردهای جهانی تا حد زیادی قابلتشخیص است.
مثلاً معلمی که در کلاس درس از مثالهایی از محتوای منتشرشده در فضای مجازی استفاده میکند تا اشتیاق دانشآموزانش را به فراگیری افزایش دهد، یا مدرسهای که همزمان با برنامههای تعلیمی و تربیتی حضوری با دانشآموزان، برای فضای مجازی آنان نیز برنامه دارد و در محیطهای مناسبسازیشدهی مجازی نیز با دانشآموزان در ارتباط است و آنان را در استفاده مناسب از امکانات این فضا راهنمایی میکند، همگی در حال فعالکردن ظرفیتهای یاددهی-یادگیری فضای مجازی هستند بدون آن که به ساحت مدرسه (در معنای سنتی آن) خدشهای وارد کرده باشند. انواع ارتباطات مدیریت شده در فضای مجازی نیز مثل ارتباط بین معلمان، ارتباط بین والدین و معلمان، ارتباط بین دانشآموزان و معلمان با حفظ اصالت محیط مدرسه، به توسعۀ مفهوم یاددهی-یادگیری در همهجا و همهوقت کمک میکند.
این نوع از کاربری رسانهها و بخصوص فضای مجازی در فرایند یادگیری-یاددهی را «یادگیری ترکیبی»[37] مینامند. نوعی از یادگیری که از ترکیب امکانات محیط حقیقی و محیط مجازی یا رسانهای حاصل میشود. یادگیری ترکیبی به عبارت دیگر با غنیسازی محیط یادگیری-یاددهی حقیقی بهوسیلۀ عناصر مجازی و رسانهای شکل میگیرد.
در یادگیری ترکیبی، ضمن حفظ مزایا و فواید محیطهای حقیقی یادگیری، سعی در افزودن مزایا و فواید عناصر رسانهای و مجازی میشود تا فراگیران بیشترین سطح درگیری با موضوع و محتوای آموزشی را تجربه کنند.
هر چقدر که سن یا تجربۀ فراگیران در بهکارگیری فضای مجازی کمتر باشد، آموزش ترکیبی کمک میکند تا مضرات و آسیبهای ناشناخته یا ناخواسته این فضا، در روند یادگیری اختلالی ایجاد نکند. همچنین آموزش ترکیبی به شکل تلویحی راهورسم صحیح استفاده از رسانه و فضای مجازی را به فراگیر میآموزد.
هدایت یادگیری ترکیبی و تشخیص میزان ترکیب فضای حقیقی و مجازی باتوجه به شرایط فراگیران، بر عهدۀ معلم است. بااینحال آزادی عمل فراگیران در بهرهگیری از فضای مجازی در چهارچوبهای اعلامی معلم، موجب تحرک و نشاط بیشتر آنان میشود. همۀ این مزایا موجب شده که آموزش ترکیبی از سوی بدنۀ تعلیموتربیت مورد استقبال واقع شود و در رأس برنامههای تحولی مدارس و معلمان پیشرو قرار بگیرد.
متداولترین نوع بهکارگیری آموزش ترکیبی در کلاسهای درس، غنیسازی محیط یادگیری با ابزارهای چندرسانهای است. اولینبار «ادگار دیل»[38]، با طرح «مخروط تجربی»[39] به اثربخشی یادگیری دیداری و شنیداری اشاره کرد. هر چند که بنا بر مطالعات اثباتشدۀ ادگار دیل، سطح یادگیری در کلاسهای چندرسانهای الزاماً بالاترین سطح آموزش نیست، اما بههرحال فاصلهگرفتن از آموزشهای سخنرانی محور سنتی و حرکت بهسوی یادگیری همیارانه و مشارکتی، با گذر از این نوع یادگیری محقق میشود.

شکل 17: الگوی «مخروط تجربی» از «ادگار دیل»
پخش تصاویر پردهنگار (پاورپوینت) و ویدیوهای آموزشی به کمک ویدیوپروژکتور و پرده نمایش، سادهترین نوع اجرای کلاس چندرسانهای است. همچنین بهکارگیری تختههای هوشمند که امکان تعامل محدود فراگیر با محتوای دیجیتال را میسر میکند نیز از جمله اقدامات متداول برای درگیری بیشتر دانشآموزان در کلاس با محتوای چندرسانهای است.
علاوهبراین، آموزش چندرسانهای میتواند در بیرون کلاس هم به یادگیری کمک کند. مشاهدۀ ویدیوهای آموزشی در منزل برای مرور مباحث آموخته شده و یا تکمیل اطلاعات و تقویت معلومات درسی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. نحوۀ دسترسی به اینگونه ویدیوها باتوجه به توسعۀ زیرساختهای اینترنت، میتواند به شکل برخط باشد.
از دیگر کاربردهای ویدیوهای آموزشی در منزل میتوان به توسعه شیوه «یادگیری معکوس»[40] اشاره کرد. در این روش، با معکوس شدن فرایند سنتی کلاسداری یعنی «تدریس در کلاس و تمرین در منزل»، آشنایی با سرفصلهای جدید درسی با مشاهدهی ویدیوی آموزشی یا ویدیوی تدریس معلم در منزل انجام می شود و زمان کلاس درس در مدرسه به حل تمرین و رفع اشکال سپری میشود. در یادگیری معکوس توجه به تفاوتهای فردی دانشآموزان و حرکت به سمت لایههای پایینتر مخروط ادگار دیل، با حل گروهی تمرین در کلاس محقق میشود.[41]
استفاده از ظرفیتهای ارتباطی فضای مجازی هم میتواند در خدمت آموزش ترکیبی قرار بگیرد. بدین صورت که انجام تمرین و برگزاری انواع آزمونها را – چه در کلاس درس و چه در منزل – تسهیل کند و امکان پرسشوپاسخ معلم و فراگیران را در بیرون کلاس فراهم آورد. استفاده از «بازیهای کوچک» یا «بازیهای جدی» در خلال فرایند یاددهی-یادگیری، علاوه بر تقویت انگیزه و نشاط فراگیران، به یادگیری چندبعدی و عمیقتر آنان کمک میکند. این بازیها میتواند در کلاس درس با استفاده از ابزارهایی مثل «تبلت آموزشی» یا در منزل بهعنوان تکلیف مدرسهای انجام شود. در همه روشهای گفته شده، هدایت معلم و نظارت او بر کاربرد ترکیبی این ابزارهای رسانهای و مجازی ضروری و تعیینکننده است.

شکل 18: پایگاه راهنمای والدین معرفی بازیهای آموزشی و مهارتافزای موسسه میزان[42]
B پژوهش دانشآموزی در عصر وب
برقراری ارتباط بین دانشگاهها و دسترسی پژوهشگران به منابع اطلاعاتی از اولین کارکردهای وب بوده که تا امروز ادامه داشته است. در کنار دسترسی به آموزشهای مجازی، امکان پژوهشهای مجازی هم برای دانشآموزان و دانشجویان فراهم است. اما معضل مهم نهادهای آموزشی در این زمینه، کپیکاری و انواع تقلبهای علمی دیجیتال است. در دو دهۀ گذشته که بهموازات توسعۀ عمومی دسترسی به فضای مجازی، محتوای دیجیتال به زبان فارسی هم در وب زیاد شده، روزبهروز کار معلمها برای هدایت و ارزیابی پژوهشهای دانشآموزی سختتر شده است. هر چند که ظاهراً دسترسی راحتتر به محتوای علمی و آموزشی در فضای مجازی باید زمینهساز گسترش آگاهی و دانایی دانشآموزان میشد، اما «وب» بهسرعت تبدیل به راهزن طریق بچهها در مطالعه و پژوهش، و شریک جرم آنان در تقلب و رونویسی شده است.
در گذشته نهچندان دور، معلمان برای تبدیل دانشآموزِ منفعل به یک عنصر فعال در کلاس درس، او را به مطالعه و تحقیق و پژوهشهای کوچک کلاسی تشویق میکردند. هنوز هم معلمها، بخشی از ارزشیابی مستمر کلاس را به خلاصهنویسی یک کتاب، نوشتن مقالهای کوتاه یا انجام یک تحقیق کتابخانهای اختصاص میدهند. این فعالیتها آنقدر سنتی هستند که حتماً همه در دوران مدرسه چنین کارهایی را بهعنوان دانشآموز تجربه کردهاند و همه معلمان با موضوع پژوهشهای دانشآموزی در کلاس درس، سروکار داشتهاند و میدانند امروز فاصلۀ بچهها با پاسخ هر سؤال و کشف هر ابهام و راهحل هر معمایی که معلمان برای تعمیق دانستهها و تثبیت آموختهها مطرح میکنند، بهاندازه جستجویی ساده در فضای مجازی است. تا جایی که این ضربالمثل تازهساز، دهانبهدهان میان نسل جدید میچرخد که «فکر نکن، سرچ کن!» در این شرایط جدید و با ورود هوش مصنوعی مولد که کاملاً به زبان فارسی مسلط است، چطور باید برای بچهها تحقیق و پژوهشی تعریف کرد که به کپیکاری ختم نشود؟ و چطور باید پژوهشهای دانشآموزی را هدایت و ارزیابی کرد؟
معلمان باید بدانند و به بچهها بیاموزند که تعریف «دانایی» در عصر دیجیتال تغییر کرده است. امروز «مالکیت اطلاعات» چندان ارزشی ندارد و توانایی «دسترسی به اطلاعات» است که دانشمندان را قدرتمند میکند. پس بارگیری صدها کتاب الکترونیکی در رایانه شخصی، ذخیرهسازی انبوهی از تصاویر و ویدیوها در گوشیهای هوشمند و اتصال همیشگی به «گوگل» نشانۀ دانایی نیست. بلکه توانایی یافتن پاسخ درست سؤالات از منابع قابل اعتماد و مقایسۀ انواع رویکردها در حل یک ابهام با استفاده از منابع برخط، نشانۀ «دانایی دیجیتال» است. پس پژوهشهای دانشآموزی نباید صرفاً روی جمعآوری اطلاعات یا کشف پاسخ یک معما تعریف شود، بلکه پژوهشهای عصر دیجیتال باید رقابتی در اعتبارسنجی منابع و تحلیل یافتههای متضاد و متناقض باشد.
در این مسیر البته معلمان باید مطمئن شوند که دانشآموزان حداقل قابلقبولی از محتوای پژوهشی را شخصاً مطالعه و حلاجی کردهاند. به این منظور میتوان از بچهها خواست که در چند مرحله خلاصه نتایج جستجو و مطالعۀ خودشان را بهصورت مکتوب و ترجیحاً دستنویس تحویل دهند. همچنین، میتوان از جلسات ارائۀ شفاهی نتایج پژوهش برای ارزیابی روند مطالعات استفاده کرد. فعالیتهای جذابی مثل ارائه نتایج در قالب ضبط ویدیو از خود، تولید محصولات رسانهای ساده مثل یک پوستر رایانهای و یا ساختن پردهنگار (پاورپوینت) در انتهای فرایند پژوهش، میتواند در تثبیت آموختههای پژوهشی بچهها مؤثر باشد و آنها را با کارکردهای مثبت ابزارهای دیجیتال آشنا کند.
با وجود همه تغییرات نسلی، برای نسل جدید هم «دیدهشدن» در مدرسه و کلاس درس بهترین جایزه و تشویق است. پس در ارزیابی کار بچهها، علاوه بر سنجش صحت یافتههای پژوهشی و محکزدن فرایند تحقیقاتی، میتوان تولیدات رسانهای دانشآموزان را به نمایش گذاشت و رقابتی سالم مبتنی بر تلاش علمی و خلاقیت هنری-رسانهای به راه انداخت. در این رویکرد جدید، تعریف یک پژوهش صرفاً در جنبۀ محتوایی آن خلاصه نمیشود و قالب ارائه هم به اندازهی محتوا اهمیت مییابد.
به طور خلاصه آنچه معلمان باید به دانشآموزان درباره پژوهش در وب بیاموزند از این قرار است:
- مهارت استفاده از جویشگرها: برای دستیابی به نتایج دقیق در پژوهش باید ترفندهای استفاده علمی از جویشگرها را دانست و بهکار بست. این ترفندها شامل آشنایی با عملگرها و فیلترها برای جستجوی بهتر است.
- آشنایی با منابع معتبر علمی وب در موضوعات گوناگون: در حوزههای مختلف علوم متناسب با سطح دانش بچهها، باید منابع معتبر مثل کتابخانههای مجازی، آرشیو مجلات و مقالات علمی، پایگاههای معتبر پژوهشی را به آنان معرفی کرد.
- آشنایی با دانشنامههای عمومی و تخصصی در وب: شناخت انواع دانشنامهها در وب و میزان اعتبار هر کدام و نحوه مراجعه و استناد به محتوای آنان از نیازهای هر پژوهشگری است.
- مهارت استفاده از هوش مصنوعی مولد در پژوهش: با توسعه روزافزون امکانات درگاههای هوش مصنوعی مولد که به زبان فارسی پاسخگوی مخاطبان هستند، ضرورت دارد نحوه کار این ابزارها و نقاط قوت و ضعف آنها به دانشآموزان نشان داده شود.
- مهارت اعتبارسنجی محتوای وب: توانایی تشخیص صحت یک محتوا و تشخیص میزان جانبداری یا منصفانه بودن آن از مهارتهای پایه تفکر انتقادی است که باید برای ارتقای آن در مدارس برنامهریزی ویژه داشت.
- آشنایی با حقوق مالکیت معنوی و اخلاق پژوهش: برای پیشگیری از کپیکاری مجازی در پژوهشها و ارتقای بینش دانشآموزان نسبت به حقوق صاحبان محتوا، لازم است گفتگوهای کافی در کلاس درس انجام شود. در این جلسات میتوان به خسارتهای مادی و معنوی ناشی از کپیکاری پرداخت.
- مهارت استفاده از ابزارها و دستیارهای ثبت و نظمدهی به اطلاعات: در فرایند جمعآوری اطلاعات در وب ابزارهای کاربردی زیادی توسعه داده شده که به پژوهشگران کمک میکند یادداشتبرداری کنند و بریدههای مطالب خوانده شده را کنار هم قرار دهند. آشنایی با نرمافزارهایی مثل Microsoft OneNote یا دستیار مجازی Google Keep و دهها ابزار مشابه آن برای پژوهشگران ضروری است.
- مهارت استفاده از ابزارها و نرمافزارهای تنظیم پژوهش: در انتهای فرایند پژوهش در وب، نتایج مطالعات باید به شکل یک سند مجازی ارائه شود. اینجاست که در کنار تواناییهای زبانی و ادبی، مهارت استفاده از نرمافزارها یا ابزارهای برخط حروفنگار و استفاده از امکانات صفحهآرایی و ویراستاری آنها مهم میشود.
- مهارت استفاده از ابزارها و نرمافزارهای رسانهای ارائه پژوهش: برای تقویت مهارتهای ارائه و بیان ایدهها و اندیشهها توصیه میشود که حتماً در فرایند پژوهش به مرحله ارائه شفاهی نتایج و دستاوردها در جمع کلاس توجه شود. از همین رو، مهارت تولید خروجیهای رسانهای مثل پادکست، ویدیو، پردهنگار، پوستر و دادهنما (اینفوگرافی) باید در دستور کار معلمان قرار بگیرد.
B منابع علمی در وب
پیش از آنکه «وب» همۀ ساحتهای زندگی را در بر بگیرد، کتابخانههای عمومی و تخصصی، بایگانیهای محلی و ملی اسناد یا صندوقچههای شخصی دانشمندان و استادان، تنها محل انباشت و نگهداری دانش بشر بهحساب میآمدند؛ و راه مطمئن برای فهمیدن معنای یک لغت ناآشنا، آشنایی با یک شهر دور، شناخت رموز یک پدیدۀ فیزیکی، حل مسئلهای فقهی، رفع ابهام از یک معمای فلسفی و … مراجعه به لغتنامهها، دانشنامهها، سیرهنامهها و امثال آن بود.
برای جوانان و نوجوانان باورکردنی نیست که بیست و پنج سال پیش برای دسترسی به یک کتاب مرجع یا دانشنامه در فرایند پژوهش دانشآموزی، گاهی به سفری درونشهری تا کتابخانۀ مرکز شهر نیاز بود. بعد از بهدستآوردن کتاب مرجع هم، باید آن را یکبار از ابتدا تا انتها، یکبار از انتها تا ابتدا و گاهی از وسط به ابتدا و انتها تورق میکردند تا مدخل مدنظر را بیابند و مطالعه و پژوهش را آغاز کنند.

شکل 19: دائرهالمعارف چاپی «کلید دانش» ویژه کودکان و نوجوانان با بیش از 400 مدخل مختلف (برنده جایزه کتاب سال 1386 جمهوری اسلامی ایران)
اما امروز دیگر دانشآموزان برای حل مسائل شخصیشان، رفع مشکلات درسی، انجام پژوهشهای کلاسی یا حتی پاسخ به سؤالات امتحانی، از هر طریقی خود را به «وب» میرسانند و از پایگاههای مختلفی برای بهدستآوردن اطلاعات استفاده میکنند. پس ضروری است که معتبرترین و کارآمدترین منابع اطلاعاتی در وب را بشناسند و در مواقع لزوم به آنها مراجعه کنند. هر چند به نظر میرسد با افزایش کاربریهای هوش مصنوعی مولد، مراجعه به اینگونه مراجع به طور عمومی کاهش پیدا کند؛ اما ازآنجا که هوش مصنوعی فعلاً امکان دسترسی به بسیاری از این منابع تخصصی به زبان فارسی را ندارد، همچنان مراجعه مستقیم به منابع علمی فارسی در وب مهم خواهد بود.
C کتابخانههای مجازی
با وجود همه تحولات عصر اطلاعات، کتاب و مجلات علمی هنوز دقیقترین و مهمترین منابع علمی در جهان محسوب میشوند. به همین علت پایگاههای فراوانی به زبان فارسی و سایر زبانها وجود دارد که به ارائه نسخههای دیجیتال کتابها و مقالات و پژوهشهای علمی میپردازند. بسیاری از نهادهای علمی و کتابخانههای حقیقی هم به ارائه نسخه مجازی داراییهای مکتوب خود اقدام کردهاند.

شکل 20: کتابخانه مجازی نور شامل بیش از 105 هزار جلد کتاب[43]

شکل 21: پایگاه اینترنتی «گنجور» شامل آثار همه شعرای پارسیگوی[44]

شکل 22: پایگاه اینترنتی «آیات غمزه» شامل آثار شعرای معاصر[45]
C پایگاههای تخصصی
انتشار منابع علمی صرفاً به کتابخانههای مجازی منحصر نمیشود و بسیاری از حوزههای تخصصی دارای پایگاههای مستقل علمی و آموزشی هستند که میتواند مورد استفاده پژوهشگران قرار بگیرد.

شکل 23: پایگاههای تخصصی انتشار آثار «امام خمینی»[46] و «شهید مطهری»[47]
C دانشنامههای برخط (ویکیها)
گونه مهم و پرطرفدار منابع اینترنتی، نوعی از رسانههای اجتماعی به نام «ویکی»[48]ها هستند. بهطورکلی ویکی به دانشنامههای برخط گفته میشود که با مشارکت کاربران و بهصورت تدریجی توسعه داده و تصحیح میشوند. اگرچه معروفترین ویکی که اکثر کاربران آن را میشناسند، پایگاه «ویکیپدیا»ست اما «ویکیفقه»[49] و «ویکیشیعه»[50] به طور تخصصی در موضوعات دینی و مذهبی، «ویکی نور»[51] در زمینه کتابشناسی و زندگینامه، «ویکی حقوق»[52] درباره قوانین ایران و «ویکیبین»[53] به عنوان دانشنامه ویژه کودک و نوجوان از جمله دانشنامههای آزادی هستند که محتوای آنها توسط کارشناسان نظارت و تأیید میشود و در موضوعات تخصصی میتوانند جایگزین مناسبی برای ویکیپدیا باشند.

شکل 24: صفحه معرفی «ماجرای تهنیت» در ویکیشیعه (بالا سمت راست)، مفهوم «غنا» در ویکیفقه (بالا سمت چپ)، جناب «صدرالدین شیرازی» (ملاصدرا) در ویکینور (پایین سمت راست)، «اصل 175 قانون اساسی» ویکیحقوق (پایین سمت چپ) و معرفی فناوری «موتور» در دانشنامه دانشآموزی «ویکیبین» (پایین)
B ویکیپدیا
مهمترین و پرطرفدارترین دانشنامه وب «ویکیپدیا» است که توسط جمع کثیری از نویسندگان داوطلب به بیش از 2۸0 زبان در سراسر جهان، طبق قواعد و سیاست های مشخصی توسعه یافته است. ویکیپدیا با موفقیت، ایده «همه چیز را همگان دانند» را عملیاتی کرده است. برای درک ابعاد شگرف ویکیپدیا، باید ویکیپدیای انگلیسی را مشاهده کرد. دانشنامهای با حدود ۷ میلیون مقاله و بیش از صدهزار ویراستار فعال که طی بیش از ۲۰ سال (از 1380/2001) شکل گرفته است و حجمی معادل بیش از ۳۰۰۰ جلد از دانشنامههای معتبر جهان دارد. این ویژگی بدین معناست که احتمالاً یک انگلیسیزبان تقریباً هر چیزی بخواهد بداند – از جادوگری تا علوم جدید – بههرحال مطلبی مرتبط با آن را در ویکیپدیا خواهد یافت.
اما مهمترین دلیل موفقیت ویکیپدیا آن است که در رتبه نخست جویشگر «گوگل» قرار دارد. این جویشگر مهم، معمولاً اولین و اصلیترین پاسخها را از «ویکیپدیا» به مخاطب عرضه میکند. فرقی ندارد که سؤال دربارۀ یک شاعر بلندآوازه باشد یا یک حشرۀ آبزی یا نبردی تاریخی یا یک داروی شفابخش. معمولاً ویکیپدیا حاضرجوابترین پاسخگوی سؤالات در وب است.
از لحاظ دستهبندی دانشها، علومتجربی، دانش مهندسی و پزشکی در ویکیپدیا تمایزی با دانشی که یک دانشجو میتواند در کتابخانه دانشگاه و کلاس درس بیابد ندارد، بلکه از آن محدودتر است. اما در حوزه علومانسانی و مخصوصاً تاریخ ماجرا قدری متفاوت است و مطالبی که ویکی ارائه میدهد، از مبانی فکری تا تاریخچه تحولات و نقدهای وارد بر آن، بهراحتی در کلاس درس و کتابهای علمی پیدا نمیشود و این موضوع برای هر دانشآموز و دانشجویی میتواند تجربهای متفاوت باشد. ویکیپدیا اطلاعات کتابهای تاریخی را در ساختاری جذاب و شبکهای به کاربر ارائه میکند و فراتر از آن دیدگاه چند مؤلف در کتابهای گوناگون را در یک مقاله گرد هم میآورد.
تأثیر ویکیپدیا در فراهمسازی اطلاعات عمومی از این هم فراتر است. مثلاً اطلاعات جزئی درباره یک جنجال تاریخی، یک طوفان و یا یک اثر هنری را به طرزی خارقالعاده فراهم میکند؛ بهطوریکه اگر کسی میخواست بدون ویکیپدیا به آن برسد، باید چندهفتهای را در آرشیو روزنامهها و بخشهای خاک گرفته کتابخانههای عمومی بزرگ صرف مطالعه و جستوجو میکرد.
اما عجیبتر از آن، توسعه دانش به حوزه سرگرمیهاست؛ به این معنا که ویکیپدیا حوزهای از موضوعها نظیر شخصیتهای فیلمها و داستانهای تخیلی، قطعههای موسیقی عامهپسند روزمره و اطلاعات زرد را تبدیل به دانش کرده است و درصد قابلتوجهی از مراجعه به ویکیپدیا برای یافتن اطلاعاتی ازایندست است که تا چند سال پیش اطلاعاتی بیارزش و سطحی محسوب میشد.
اما واقعاً چقدر میتوان به این علامۀ همهچیزدانِ دنیای سایبری اعتماد کرد؟ باید دانست که «ویکیپدیا» و تمامی ویکیهای وابستهاش (مثل ویکیواژه، ویکیکتاب، ویکیسفر، ویکیگفتاورد، ویکینبشته، ویکیانبار، ویکیداده و …) با دانشنامهها و کتابهای مرجع موجود در کتابخانهها تفاوتهایی جدی دارد. ویکی معمولاً به انواعی از وبگاهها گفته میشود که به تمام بازدیدکنندگانش (حتی گاهی بدون ثبتنام) اجازهی ویرایش، افزودن یا حذف مطالب را میدهد. ویکی توسط نویسندههای حرفهای نوشته نمیشود؛ بلکه برای بازدیدکنندگان معمولی طراحیشده است. همچنین پایه تغییرات در فضای ویکی مبتنی بر همکاری است؛ یعنی هر چقدر همکاری کاربران در ویرایش یک صفحه بیشتر باشد، آن صفحه پُر تغییرتر و احتمالاً کاملتر میشود.
این فرایند با روش تدوین دانشنامههای مرسوم بسیار متفاوت است. یعنی بجای این که چند کارشناس امین در روندی تحت کنترل و با روش علمی در محیطی بسته به جمعآوری و ارزیابی مطالب بپردازند، کار جمعآوری و ارزیابی محتوا در محیط وب به عموم کاربران سپرده شده است. برای مثال، حدود یک میلیون مدخل ویکیپدیا به زبان فارسی همگی توسط یک میلیون و سیصد هزار کاربر در مدت بیش از بیست سال (از سال ۱۳۸۲ تا امروز) ایجاد و ویرایش شدهاند و این روند هر ماه با مشارکت بیش از پنج هزار کاربر، همچنان به دهها هزار ویرایش منجر میشود. همین پویایی و نبود تمرکز در فرایند جمعآوری و انتشار محتوا که اصلیترین مزیت ویکیپدیا است به شکلگیری انتقادات جدی به این دانشنامهی باز منجر شده است. منتقدین درستی و اعتبار ویکیپدیا را بهخاطر «آزادی ویرایش»، «آسیبپذیری در برابر خرابکاری»، «کیفیت غیریکنواخت مقالات»، «بیثباتی» و نیز بهخاطر «ترجیح اجماع بر اعتبار» در سبک ویرایش مقالات، زیر سؤال بردهاند. ماجراهای بسیاری در این سالها ناشی از اعتماد چشمبسته به محتوای دستکاریشدهی ویکیپدیا بر سر زبانها افتادهاند که تأمل در آنها ما را به این نتیجه میرساند که در استفاده از ویکیپدیا رعایت جانب احتیاط، شرط عقل است.

شکل 25: ماجرای خندهدار دستکاری «امیر دولاب» در ویکیپدیا و به اشتباه انداختن گزارشگر فوتبال تلویزیون
اما مهمترین نقد به ویکیپدیا «سوگیری و جانبداری نظاممند» است. برخلاف سیاست بیطرفی ویکیپدیا، در لایههای مختلف این دانشنامه انواع جانبداری دیده میشود. چون سیاست بیطرفی به معنای آن نیست که هر آن چه در ویکیپدیاست، لزوماً مطابق این سیاست، نوشته و منتشر شده است؛ بلکه این، قاعدهای است بر اساس آن مناقشهها درباره یک موضوع را حلوفصل میکنند. مثلاً اگر یک فرد معتقد به حزبالله لبنان و یک صهیونیست بخواهند با هم مقاله مربوط به حزبالله لبنان را ویرایش کنند، هر یک دیدگاه خود را با استفاده از منابع معتبر، طرح میکنند و میکوشند مطابق با این سیاست و البته با لحنی بیطرفانه حزبالله را توصیف کنند؛ بهطوریکه هر دو دیدگاه، هم زمان در مقاله بیان شود. ازاینجهت، ویکیپدیا متفاوت با اکثریت رسانههاست که عمدتاً یک دیدگاه خاص را بیان میکنند.
بااینحال، وجود این قاعده به معنای آن نیست که همه مقالهها بیطرفانه است؛ بلکه بیطرفی، وضع مطلوب و آرمانی مقالههاست. روشن است که اگر فقط طرفداران یک دیدگاه مقالهای را ویرایش کرده باشند، متن مقاله به احتمال قوی به سمت دیدگاه آنها سوگیری دارد؛ پس، تا وقتی افراد آشنا یا معتقد به دیدگاههای دیگر، مقاله را بررسی و یا اصلاح نکنند، آن مطلب به همان صورت جانبدارانه نشان داده میشود. جالب است که بدانید غالب مشارکتهای انجامشده در نگارش و ویرایش «ویکیپدیای فارسی» توسط کاربران ساکن در اروپا و آمریکای شمالی انجام شده است و سهم کاربران از ایران فقط ۴۵٪ است.

شکل 26: طبق آمار منتشر شده از ویکیپدیا، بیش از نصف ویرایشگران مقالات فارسی ویکیپدیا، در خارج از ایران ساکن هستند. [54]
بااینحال اشکالات مبناییتری هم وجود دارد. مثلاً در سطح سیاستها، دیدگاه پیشفرض، نگاه «لاادریگرایانه» به عالم است که در آن موضوعی مثل خدا همواره یک «دیدگاه» و نه یک «واقعیت» تلقی میشود و متن مقالهها باید با رویکردی کاملاً سکولار تدوین شود. همچنین ویکیپدیا بهعنوان یک منبع دست سوم که مطالب خود را از نشریهها و کتابهای معتبر اخذ میکند، در گستره موضوعات متأثر از گرایش اکثریت و اقلیت در منابع است. برای نمونه، از نظر ویکیپدیا یک مطلب از پایگاه BBC، معتبرتر از یک مطلب از یک پایگاه خبری ایرانی است. هم چنین، یک شکاف دانایی بین جوامع برخوردار و کمتر برخوردار را بازتولید میکند که نمونه شاخص آن را میتوان در مقایسه مقالههای ایران و افغانستان در زبان فارسی یافت. مثلاً درحالیکه، چندین شهر ایران مقالههایی خوب و برگزیده دارد، بهسختی میتوان شهری از افغانستان را یافت که مقاله متوسطی داشته باشد.[55]
با این حساب شاید ویکیپدیا بهعنوان «اولین منبع» کمک کند تا پژوهشگران به کلیات جواب موردنیاز دست پیدا کنند، اما نباید روی آن بهعنوان «تنها منبع» یا «آخرین منبع» تکیه کرد و همواره باید یافتههای ویکیپدیا را با مراجع معتبر دیگر سنجید. همچنین استفاده از ویکیپدیا برای موضوعاتی که وجه تحلیلی دارند، مثلاً وقایع کودتای 28 مرداد 1332، که نگرشهای فردی نویسندگان بر شیوه بازنمایی آنها از موضوع مؤثر است به هیچ وجه توصیه نمیشود و ویکیپدیا فقط در موضوعاتی مثل شیوه کار دوربین عکاسی یا ساختار قلب انسان که وجه فنی و دانشی آنها محوریتر است و عقاید و نظرات شخصی اثر خاصی بر موضوع آن ندارند، میتواند مورداستفاده قرار گیرد.
اگر در این روزگار، توسعۀ وب به کاهش زمان دسترسی به منابع علمی منجر شده است، زمان صرفهجویی شده را باید به اعتبارسنجی منابع الکترونیکی اختصاص داد. فعالیت علمی همیشه بهدقت و پشتکار فراوان نیاز داشته و دارد.
[1] کلمه «رایاد» (رایانه + یادگیری) معادل فارسی برای واژه e-learning است.
[2] Distance education
[3] https://www.khanacademy.org
[4] سایت «Lynda.com» که البته با بخش آموزش لینکدین ادغام شد.
[5] https://www.udemy.com
[6] https://www.faradars.org
[7] https://www.maktabkhooneh.org
[8] https://alaatv.com
[9] Game based learning
[10] Simulation based learning
[11] Cognitive Learning
[12] Mobile Learning
[13] Behaviorism
[14] Cognitive psychology
[15] Social Learning
[16] آقای «George Siemens» نظریهپرداز و استاد کانادایی دانشگاه استرالیای جنوبی
[17] Connectivism
[18] Learning Management System
[19] https://www.moodle.org
[20] https://mohit.online
[21] Sharable Content Object Reference Model
[22] Adobe Connect
[23] BigBlueButton
[24] Google Meet
[25] Zoom Meetings
[26] https://www.skyroom.online
[27] https://www.gharar.ir
[28] https://www.shad.ir
[29] Massive Open Online Course (MOOC)
[30] https://www.coursera.org
[31] https://www.udacity.com
[32] https://www.edx.org
[33] مصوب ۱۳۹۰.۱۰.۰۶ شورای عالی انقلاب فرهنگی
[34] مصوب ۱۳۹۱.۱۲.۲۸ شورای عالی آموزش و پرورش
[35] Home Schooling
[36] Open Schooling
[37] Blended Learning
[38] Edgar Dale آموزگار آمریکایی (۱۹۰۰ تا ۱۹۸۵ م.)
[39] Cone of Experience
[40] Flipped learning
[41] برای آشنایی بیشتر با کلاس معکوس به مقالات متعدد نوشتهشده در ماهنامه رشد معلم مراجعه نمایید: roshdmag.ir/fa/article/20427
[42] https://hedayatmizan.ir/site/parentGuide
[43] https://noorlib.ir
[44] https://ganjoor.net
[45] https://ayateghamzeh.ir
[46] http://emam.com
[47] https://motahari.ir
[48] کلمه «ویکی» (Wiki) برگرفته از واژه «Wikiwiki» مردم هاوایی به معنی «بدو بدو» است. (ویکیپدیا = دانشنامه بدو بدویی!)
[49] https://fa.wikifeqh.ir
[50] https://fa.wikishia.net
[51] https://fa.wikinoor.ir
[52] https://wikihoghoogh.net
[53] https://wikibin.ir
[54] https://commons.wikimedia.org/wiki/File:User_demography.tif
[55] برای آشنایی بیشتر با ابعاد این موضوع، مقاله «جانبداري در ويکي پديا (علل، انواع و راهکارها)» نوشته سید آرش وکیلیان در شماره ۴۹ ماهنامه نامه آینده پژوهی راهبردی ببینید: https://iran-futures.org/products/new-era-issue49