انقلاب دیجیتال و نتایج آن

- دستهبندی: دانش اطلاعاتی
- تاریخ:
واژه «انقلاب» در فرهنگ فارسی معین اینگونه معنا شده است: 1- دگرگون شدن 2- زیر و رو شدن 3- ناآرامی، بیقراری، هیجان 4- شورش، عصیان 5- تبدیل صورتی به صورت دیگر. اما برای فهم اینکه چرا مفهوم «دیجیتال» را باید یک «انقلاب» دانست، داشتن دید تاریخی نسبت به سیر تکامل فناوریهای ارتباطی کمککننده است.
برای مثال اگر شاهان هخامنشی قصد ارسال نامهای فوری به نقاط دوردست امپراتوری را داشتند، احتمالاً تنها راه ارسال سریع آن استفاده از تشکیلات چاپارخانه بوده است؛ سوارکارانی که با اسبان تیزپا پیغام را ایستگاه به ایستگاه به مقصد میرساندند. این روش، اگرچه در آن زمان ابتکاری بدیع و راهبردی محسوب میشد، اما ضعفهای جدی داشت. مثلاً فارغ از زمان چند هفتهای که طی چند هزار کیلومتری پایتخت تا مرز امپراتوری لازم داشت، عوامل طبیعی مثل باد، باران، طوفان، گرمای هوا، تاریکی و سرمای شب، خستگی اسب، بیماری نامهرسان و ناامنی مسیر همگی موانعی بودند که بر سر انتقال پیام قرار داشتند؛ این یعنی سریعترین و پیشرفتهترین گونه [فناوری] ارتباطات آن دوره، به نام چاپار، «مغلوب طبیعت» بود.
با همین نگاه تاریخی اگر به فناوریهای ارتباطی ابتدای عصر صنعتی – مثلاً دهه اول 1800 میلادی – توجه شود، تفاوتها به وضوح خود را نشان میدهند: اینبار احتمالاً پیام را به جای اسب با [فناوری] خودروهای بنزینی منتقل میکنند.[1] و از آنجاکه سرعت حرکت خودرو چند برابر بیشتر از اسب است و باد و باران مانع جدی بر سر راه آن نیست و برخلاف اسب خبری هم از خسته شدن خودرو نیست و نامهرسان میتواند بیوقفه و شب و روز رانندگی کند، پیام سریعتر به مقصد منتقل میشود. این یعنی به نظر میرسد بشر به کمک فناوری جدید خودروهای بنزینی، در عرصه حملونقل و ارتباطات از مغلوب طبیعت بودن به «مسلط بر طبیعت» بودن حرکت کرده است.[2] اما همچنان موانع جدی وجود دارد: محدود بودن ظرفیت سوخت وسیله نقلیه، خستگی راننده، ترافیک مسیر، حوادث جادهای و یا آسیب و مفقودی محموله پستی از جمله این موارد اند.
اما امروزه وضعیت فناوریهای ارتباطی یک تغییر مهم کرده است. اگرچه انتقال سریع پیام به صورت فیزیکی از طریق هواپیما یا حتی پهپادهای پستی همچنان موجود و رایج اند و حتی نسبت به فناوریهای ارتباطی پیشین خود (اسب چاپار، کبوتر نامهرسان، خودرو پست و …) سرعت بالاتری هم پیدا کردهاند (هرچند همچنان عواملی مثل شرایط جوی، کمبود سوخت و آسیب به نامه فیزیکی از موانع اصلی اینگونه ارتباطاند) اما اکنون یک راه متفاوت هم ایجاد شده است: انتقال نسخه غیرفیزیکی پیام بر بستر شبکه مخابراتی از طریق [فناوریهای] تلفن، پیامک، ایمیل یا تماس تصویری.
موضوع حائز اهمیت این است که حتی ماهیت این امکان جدید در هیچ برههای از تاریخ وجود نداشته؛ فاصله آدمها برای دسترسی به یکدیگر نه کیلومترها مسافت که صرفاً یک کلیک شده است! آنهم کلیکی که تاریکی شب، طوفانی بودن مسیر، خستگی پیامرسان، کمبود سوخت و حتی مفقودی یا آسیب به پیام تهدید و مانع انتقال آن نیست. طوریکه به نظر میرسد این سبک جدید از [فناوری] ارتباطات و اطلاعات، بشر را از «مسلط بر طبیعت» به «مسلط بر ماده» رسانده است و این ممکن نبود جز با انقلاب دیجیتال در اواسط دهه 1980 میلادی/1360 شمسی که آثار تحولی آنرا در ساحتهای مختلفی میتوان ملاحظه کرد:
-
-
در لایه دستگاه
-
در جهان آنالوگ، ثبت، ذخیره و پردازش اطلاعات پردردسر بود. مثلاً قابل پاک کردن نبودن محتوای اشتباه تایپ شده به وسیله «ماشین تایپ»، گیر کردنهای مکرر نوارکاستهای مغناطیسی ضبط صوتهای بزرگ «واکمن»[3]، محدودیت نگاتیو دوربینهای عکاسی «یاشیکا»[4] و مانیتورهای حجیم «سیآرتی»[5] کامپیوترهای خانگی قدیمی، از جمله چالشهای کار با دستگاههای آنالوگ بود. علاوهبراین زمانی که شخص میخواست با همان دستگاههای پر زحمت اطلاعات بیشتری ثبت و ذخیره کند، احتیاج به ماده و حجم فیزیکی بیشتری هم داشت؛ یعنی مقدار کاغذ بیشتر برای تایپ کتاب، تعداد نوار کاستهای بیشتر برای ضبط صوت، تعداد نگاتیوهای بیشتر برای عکاسی و فیلمبرداری و حجیمتر شدن مانیتور «سیآرتی» بزرگتر. و البته این تازه آغاز مشکلات است؛ چراکه نگهداری اطلاعاتی که به صورت فیزیکی ذخیره شدهاند نیازمند تهیه جا، مدیریت نظم آرشیو، مراقبت از حوادث و خلاصه زحمت و هزینه بیشتر بود.
همه این دردسرها یک علت بیشتر ندارد. اینکه در دنیای آنالوگ، وابستگی به ماده وجود دارد. لذا ثبت «اطلاعات بیشتر»، نیازمند مقدار «ماده بیشتر» است و بر ایناساس میتوان گفت جهانِ آنالوگ، جهانِ فیزیک است.
اما در دنیای دیجیتال اوضاع جور دیگریست: «فلش مموری» 4 گیگ با فلش مموری 128 گیگ، هیچ تفاوتی در حجم ندارند؛ هر دو اندازه دو بند انگشت جا میگیرند. حتی جالبتر اینکه کارت حافظه 32 گیگ یک دوربین عکاسی، که بیش از 24000 عکس در آن است، با کارت حافظه 32 گیگ همان دوربین اما خالی، حتی یک گرم هم تفاوت جرم ندارد! این موضوع با در نظر گرفتن اینکه نگاتیو دوربینهای آنالوگ یاشیکا، نهایتاً 36 فریم عکس جا داشت نشان از یک موضوع دارد. اینکه فناوری دیجیتال، وابستگی به ماده را کاهش داده و بشر را نسبت به آن مسلط کرده است. گویی از جهان فیزیک، به جهان ریاضی گذر کرده است…
-
-
در لایه سکو (پلتفرم)
-
دیجیتالی شدن، وابستگی به ماده در ثبت اطلاعات و برقراری ارتباطات از میان برداشته شده است. از اینرو پلتفرمها اکنون میتوانند فارغ از ساعت شبانهروز و شلوغی یا خلوتی ایام هفته، اطلاعات مورد نیاز مخاطبان را ارائه کنند. اگر در گذشته ارتباط منحصر در درک محضر یا نهایتاً انتقال اثر مکتوب یا منقوش پیام بود، امروزه رهایی از قید ماده ارتباط «بیجسم» را شکل داده است. اگر روزگاری که بشر مغلوب طبیعت بود، افراد برای دیدن یک نمایش هنری مجبور بودند در زمانی مشخص در سالن تئاتر حاضر باشند و بعدتر، زمانی که بشر مسلط بر طبیعت شد، آنرا از طریق امواج آنالوگ تلویزیون، در ساعتی مشخص تماشا میکردند، در روزگار تسلط بر ماده، نسخه ضبط شده دیجیتال نمایش مذکور از طریق پلتفرمهای آنلاین نمایش خانگی در هر زمانی از شبانهروز دردسترس مخاطبان است؛ یعنی در عالم دیجیتال، اطلاعات میتواند به صورت «بیزمان» به دست مخاطب برسد.
-
-
در لایه داده و محتوا
-
اطلاعات در دنیای آنالوگ، علاوه بر دشواریهای ثبت، هر لحظه در معرض خطر هم هست و وقوع حوادث طبیعی (مثل سیل، باد، طوفان، زلزله یا موریانه و سایر جانوران موذی) یا عوامل انسانی (مثل سرقت، آتشسوزی و جنگ) از جمله خطراتیاند که همواره اطلاعات ثبت شده به صورت آنالوگ را تهدید میکند.
اما وقتی اطلاعات دیجیتال شد، چون تکثیر آن دیگر نیازمند صرف وقت و هزینه و ماده بیشتر نیست، به راحتی میتوان از آن روی فلش، هارد یا سرورهای مختلف رونوشت گرفت. این تکثیر اطلاعات در انبارهای دیجیتال مختلف، آنرا «نافراموش» و ابدی میکند. یعنی اگر به فرض، سرور آمریکا از مدار خارج شد، نسخه پشتیبان[6] اطلاعات روی سرور هلند به کمک میآید. علاوهبراین به لطف این تکثیر، دسترسی به اطلاعات هم «بیمکان» شده است؛ از دسترسی همهجایی به بایگانی اسناد و کتابخانهها و جلسات آموزشی ضبط شده گرفته تا احراز هویت مجازی و آموزش برخط.
همه این مصادیق یک چیز را نشان میدهد: انقلاب دیجیتال، از اساس روشهای ذخیرهسازی اطلاعات و برقراری ارتباطات را تغییر داد. گویی دیجیتال روحی بود که به کالبدِ آنالوگ [فناوری] اطلاعات و ارتباطات[7] دمیده شد و ماهیت فراماده به آن بخشید. البته روحی سرکش، که حالا بعد از چهار دهه از تولد آن و رقم خوردن عصر اطلاعات، ردپای آنرا نه فقط در اطلاعات و ارتباطات، که در تمام شئون زندگی دیده میشود. و این دقیقاً همان معنای واژه «انقلاب» است که در ابتدا به آن اشاره شد.
[1] فناوری تلگراف بیست سال بعد از این در سال ۱۲۱۱ش./1832م. توسط آقای مورس اختراع شد و اولین هواپیما هم در ۱۲۸۳ش./1902م. به پرواز درآمد.
[2] فناوری هنوز هم توان مقابله کامل با حوادث طبیعی مثل طوفان شدید یا سیل و زلزله را ندارد و نمیتوان گفت بشر «غالب بر طبیعت» شده است. در عوض مسلط بر آن است؛ یعنی بر جنبههایی از آن غلبه کرده و همزمان با آگاهی از نقاط ضعفش سعی در مدیریت آنها دارد.
[3] Walkman
[4] Yashica
[5] CRT
[6] Backup
[7] فاوا یا Information & Communication Technology یا ICT