ردپای دیجیتال، مجموعه اطلاعاتی است که هنگام استفاده از اینترنت، کاربران از خود به جا میگذارند. این اطلاعات میتوانند توسط افراد یا سازمانهای دیگر جمعآوری و استفاده شوند. با شناخت مفهوم ردپای دیجیتال و اقداماتی که برای کاهش آن میتوان انجام داد، حریم خصوصی در فضای مجازی محفوظ میماند.
· تحقق رؤیای جاودانگی بشر با پیدایش فضای مجازی
وقتی موجودی روی ماسههای ساحل قدم میگذارد یا از مسیر گلآلود جنگلی عبور میکند و یا روی زمین پوشیده از برف زمستانی گام برمیدارد، ردپایی پشتسرش باقی میماند. از این ردپا چه میتوان فهمید؟ تعداد ردپاها، اندازه آن، فاصله گامها، عمق هر جای پا و مسیر پیموده شده، هر کدام اطلاعات مهمی را فاش میکند.
درست مانند همین ردپاها، هر فردی به محض متصل شدن به اینترنت، ردپایی از حضور خود در آن به جا میگذارد. این «ردپای دیجیتال»[1] گاهی خودخواسته است، مثل پسندها[2] و نظرهایی[3] که پای نوشته دیگران در شبکههای اجتماعی باقی میماند، و گاهی هم ناخواسته، مثل شناسه[4] یا سایر مشخصاتی که از دستگاه ما روی سرور صاحب سرویس اینترنتی ثبت میشود.
البته یک تفاوت مهم وجود دارد؛ در دنیای عادی ردپای روی ساحل، برف و گل به محض آمدن موج، آب شدن برف و باریدن باران برای همیشه محو میشود اما ردپای دیجیتال، مثل همه چیز دیگر دنیای سایبر، «نافراموش» است. در دنیای ابری هیچچیزی هرگز فراموش نمیشود. ردپای آدمها در دنیای ابری نه بر روی شنهای ساحل و نه بر روی برف، بلکه بر روی صخرههای سخت حک میشود؛ صخرههایی سخت و نامتناهی که ردپای آنها را هرگز فراموش نمیکنند. تمامی لحظات زندگی افراد در دنیای ابری، از کودکی تا کهنسالی، به شکل نوشته یا تصویر، ثبت و ضبط میشود؛ به گونهای که هر زمانی که اراده کنند میتوانند به گذشتهی دور و نزدیکِ خویش رجوع کرده و هر واقعه و رخدادی را از حافظهی ابدی ابرها بیرون بکشند. در واقع هر آنچه در حافظهی عمومی دنیای مجازی از حرکت و حضور دیگران، حتی در گذشتههای دور، ذخیرهشده است به نحوی میتواند قابل دستیابی و مرور باشد.
گویی یکی آرزوهای قدیمی بشر یعنی دستیابی به اکسیر حیات و کشف راز جاودانگی، بجای دنیای حقیقی در دنیای مجازی محقق شده است. ورود به دنیای ابری بهمثابه پیوند با ابدیت و تحقق این رؤیای شیرین است.
· چالشهای تربیتی نافراموشی در فضای مجازی
همانطور که در برخی افسانهها هم آمده[5]، به نظر میرسد آن جاودانگی که انسان قرنها به دنبالش بوده، چندان بیعیب و بیدردسر هم نیست. تصویر نوزادی در تشت حمام یا فیلمی که در آن کودکی بهخاطر موضوع مضحکی گریه میکند؛ در دنیای آنالوگ این تصاویر و فیلمها جایی بین صفحات آلبومهای شخصی محفوظاند و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، جز خود افراد و نزدیکان معدودشان، فرد دیگری به آن دسترسی ندارد. اما فرض کنید پدر و مادرهای امروزی هزاران تصویر مانند این را از همان دوران کودکی فرزندشان در فضای نافراموش و جاودانهی رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. آن کودک یک روز بزرگ میشود و ناگزیر برای مصاحبه استخدام یا درخواست ازدواج یا فعالیتهای اجتماعی و سیاسی مورد کنجکاوی و جستجو قرار میگیرد و معلوم نیست دیگران با دسترسی به تمامی خاطرات زندگی او چه قضاوتی دربارهاش خواهند داشت.[6]
زندگی آدمها مملو از اشتباهات و خطاهای کوچک و بزرگ است و «فراموشی» امکان رشد روحی و معنوی افراد را بعد از ارتکاب خطا و اشتباه میسّر میکند. اگر انسان نتواند گذشتهی ناقص و ضعیف خویش را فراموش کند، امیدی برای جبران گذشته و «بهتر شدنِ روز به روز» نخواهد داشت. «فراموشی» و «نسیان» ازجمله نعمتهای مغفول در مسیر کسب فضایل معنوی و رشد آدمهاست که متأسفانه در زندگی مجازی از آن محروم هستند.
در زندگی مجازی، سابقهی آدمها مثل گلولای مرداب به دست و پایشان میچسبد و با هر گامی که در زندگی به جلو برمیدارند آنها را بیشتر به عمقِ «باتلاقِ گذشته» فرو میکشد. در حالت طبیعی، آدمها در مسیر رشد بارها و بارها پوستاندازی میکنند؛ از پیلههای سست و چروکیده بیرون میآیند و فارغ از آنچه در گذشته بودهاند، پوستهای جدید برای خود میسازند. اما خصلت نافراموشی فضای مجازی، همهی پیلهها و پوستههای قدیمی آدمها را به هم گره میزند و امکان فرار از آنرا دشوار میکند. از بعد اجتماعی هم اگر قرار باشد همه افراد با اشتباهاتی که در گذشته انجام دادهاند شناخته شوند، دیگر «فرار از گذشته» و پیشرفت و تغییر در آینده بسیار دشوار میشود؛ و این دقیقاً همان چالشی است که همه افراد و به طور خاصتر کودکان و نوجوانان، در دنیای نافراموش مجازی با آنروبه رو هستند: «سایه سنگین گذشته مجازی بر آینده حقیقی». آنقدری که وقتی یک نوجوان آمریکایی از رئیسجمهورشان، باراک اوباما، پرسید که «برای اینکه بعداً رئیسجمهور شوم، چه توصیهای دارید؟» او بیدرنگ گفت: «مراقب باشید چه چیزی در فیسبوک پست میکنید!»[7]
· چالشهای امنیتی نافراموشی در فضای مجازی
برای درک واقعی ماهیت ردپای دیجیتال بد نیست هر فرد یک بار نگاهی به بخش «فعالیتهای من»[8] در سکوی گوگل بیندازد. این صفحه فهرست کاملی از تمام فعالیتهای یک کاربر در محیط گوگل (از روز اول تا آخر) را به خود فرد نشان میدهد. تمام جستجوهایی که کاربر در گوگل انجام دادهاست، سایتهایی که از طریق مرورگر «کروم»[9] بازدید کرده، ویدیوهایی که در «یوتیوب»[10] دیده، مکانهایی که به کمک «مسیریاب گوگل»[11] به آنها رفته و خلاصه همه فعالیتهایی که در سرویسهای متنوع این شرکت روی کامپیوتر، لپتاپ، موبایل و هر سیستمی که به «جیمیل»[12] متصل باشد انجام داده باشد، ثبت و آرشیو شده و در این صفحه قابل مشاهده است. هر چند که گوگل ظاهراً این اطلاعات را برای راهنمایی به افراد ذخیره میکند؛ اما لو رفتن و افشا شدن آن (به هر دلیلی) میتواند مخاطرات جبران ناپذیری داشته باشد.
«ردپای دیجیتال» ممکن است توسط اشخاص حقیقی، سازمانها یا دولتها جمعآوری و استفاده شود و از این طریق خطرات امنیتی گوناگونی برای افراد رخ بدهد. وبسایتهایی که یک نفر به آنها سر میزند؛ ایمیلهایی که میفرستد؛ اطلاعاتی که اینترنتی ارسال میکند؛ عکسها و ویدیوهایی که به اشتراک میگذارد؛ نظرات و واکنشهایی که در شبکههای اجتماعی ثبت میکند؛ خریدهای اینترنتی که انجام میدهد و حتی مکانهایی که با تلفن همراه به آنها میرود میتواند ردپای دیجیتال بر جا بگذارد.
در یک نگاه کلی چالشهای امنیتی باقی ماندن رد پی دیجیتال در محیط نافراموش مجازی شامل «شناسایی و ردیابی»، «کلاهبرداری و جرایم مالی»، «حملات سایبری» و «تبعیض و نقض حریم خصوصی» میشود. مثلاً یک هکر ممکن است از رصد ردپای دیجیتال کاربران برای هک حسابهای بانکی آنها استفاده کند؛ یک کلاهبردار ممکن است از ردپای دیجیتال برای ایجاد حسابهای جعلی به نام دیگران استفاده کند؛ یا یک دولت متخاصم ممکن است از ردپای دیجیتال شهروندان کشوری دیگر برای نظارت بر فعالیتهای نظامی و رهگیری امنیتی آنان استفاده کند.
· مدیریت ردپای دیجیتال در فضای مجازی
رؤیای دیرینهی جاودانگی که بشر قرنها به دنبال آن بوده است در عصر ما، به شکل ابری تحقق پیدا کرده است؛ اما همین رؤیای شیرین عارضههایی دارد که بیتوجهی به آن ممکن است آن را به کابوسی تلخ از جنس رسوایی و شرمساری تبدیل کند. میدانیم که برای پیشگیری از عوارض ثبت ردپای دیجیتال، کاربران باید برخی عادتهای قدیمی خود را تغییر دهند که البته ممکن است این کار چندان دلچسب و دلپذیر نباشد. برای همین متأسفانه شاهد هستیم که بسیاری از افراد با وجود آگاهی از خطراتی که در کمین افشای دادهها و نقض حریم خصوصیشان وجود دارد؛ همچنان به حضور بیضابطه در فضای مجازی ادامه میدهند.
در یک دستهبندی ساده، انواع ردپای دیجیتال مضرّ به دو بخش «غیرفعال» و «فعال» تقسیم میشود که توصیههای ایمنی برای مراقبت از آن هم در همین دو بخش میباشد.. همینطور برای استفاده بهینه از امکان ثبت ردپای دیجیتال، باید به فکر ایجاد ردپای دیجیتال «مثبت» هم بود.
اطلاعاتی که بدون اینکه متوجه باشید، از شما جمعآوری میشود. به عنوان مثال، کوکیهایی[13] که مرورگر شما ذخیره میکند، یا اطلاعات مکانی که تلفن همراهتان ثبت میکند. توصیههای فنی مختلفی برای مدیریت این گونه ردپا وجود دارد که عمده آنها نیاز به اعمال تنظیماتی روی مرورگرهای اینترنتی برای تغییر IP ، مخفی کردن مکان، جلوگیری از ثبت کوکی سایتها، استفاده از ابزارهای مدیریت ردپای دیجیتال و اعمال تنظیمات حریم خصوصی در سکّوها دارد.
البته با یک نگاه واقعبینانه شاید برای پوشاندن این ردپاها کار زیادی از کاربران تازهکار یا معمولی فضای مجازی بر نمیآید و بهترین توصیه «انتخاب آگاهانه» خدمات دهندگان و سکوهایی است که اطلاعات را ذخیره و میزبانی میکنند.
این نوع از ردپای دیجیتال شامل اطلاعاتی میشود که کاربر به طور عمدی و خودخواسته در اینترنت منتشر میکند؛ مثلاً تصویری که در نمایه شبکههای اجتماعی قرار میدهد یا نظراتی که در پایگاهها ثبت میکند. مهمترین توصیه در این بخش این است که نباید در دادن اطلاعات دست و دلباز بود و باید از انتشار اطلاعات شخصی (نام، تصویر واقعی، نشانی منزل یا مدرسه و محل کار، شماره تلفن، اطلاعات مالی و …) در فضای مجازی خودداری کرد. میتوان برای ثبتنام در سکّوها یا پایگاههایی که داشتن هویت واقعی در آنها ضروری نیست، از نام و مشخصات مستعار استفاده کرد یا در تکمیل کاربرگهای عضویت در سامانهها، صرفاً موارد ستارهدار و ضروری را پر کرد.
در راستای پیشگیری از آسیبهای جبرانناپذیر ردپای دیجیتال، پویش «قبل از ارسال کردن، فکر کن»[14] از سالها قبل در کشورهای مختلف به راه افتاده است. این اصطلاح یادآوری میکند که باید قبل از انتشار مطالب در اینترنت، به آن فکر کرد. این پویش کاربران را تشویق میکند تا قبل از اینکه دکمه «ارسال» را بزنند، برای لحظهای به عواقب احتمالی «انتشار» آن فکر کنند. طبق توصیهنامه این پویش، برای در امان ماندن از چالشهای ردپای دیجیتال باید قبل از ارسال مطلب از خود پرسید: «آیا درست است؟ آیا مهربانانه است؟ آیا ضروری است؟ آیا مال من است که به اشتراک بگذارم؟ آیا باعث میشود که من یا دیگران احساس خوبی داشته باشیم؟» اگر پاسخ همه این سؤالات «بله» نیست، احتمالاً بهتر است در انتشار مطلب تجدید نظر شود.[15]
ارسال مطالب در حال خشم، ناراحتی یا هیجان معمولاً پشیمانی به دنبال دارد. برای آنکه بجای اثر لحظهای بتوان به اثرات طولانیمدت انتشار مطالب بر خود و دیگران فکر کرد، ضروری است قبل از ارسال هر چیزی صبر کرد و با صرف چند دقیقه برای فکر کردن، از اشتباهاتی که ممکن است بعداً پشیمانی به بار بیاورد، جلوگیری نمود.
البته برای پیشگیری از آسیبهای ردپای دیجیتال شاید بهتر باشد که آدمها بیاموزند آنچه در آینده ناخوش خواهند داشت، امروز انجام ندهند. گویی زندگی در دنیای نافراموشِ ابری، اجازهی کودکی کردن را بیش از پیش از آدمها سلب کرده است و جوانها و جوانترهایی که در ابتدای مسیر رشد هستند و آیندهی طولانیتری در پیش رو دارند، بیشتر گرفتار دردسرهای نافراموشیِ زندگی ابری خواهند شد. پس اینجا توصیه اخلاقی سعدی رهگشا خواهد بود که: «سخنی در نهان نباید گفت / که برِ انجمن نشاید گفت»
-
-
ساخت ردپای دیجیتال مثبت[16]
-
حالا که رفتارها و گفتارهای افراد در فضای مجازی باقی میماند و مورد بررسی و تعقیب نامحدود دیگران قرار میگیرد، چرا کاربران از این فرصت برای ساختن چهرهای خوب و مثبت از خود استفاده نکنند؟ اینجاست که پای «ردپای دیجیتال مثبت» یا به تعبیر سادهتر «حُسن شهرت مجازی» به میان میآید. ردپای دیجیتال مثبت به کاربران کمک میکند تا در جامعه مجازی آنگونه که میپسندند و دوست دارند شناخته شوند. این حسن شهرت مجازی به افراد کمک میکند تا فرصتهای ارتباطی، آموزشی و شغلی جدیدی را به دست آورند.
وبلاگ نویسی که مطالب آموزشی مفیدی منتشر میکند؛ هنرمندی که نقاشیهای زیبای خود را در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارد؛ یک فعال اجتماعی که در مورد یک موضوع مهم اطلاعرسانی و پیگیری میکند؛ همگی ردپای دیجیتال مثبتی از خود بجا میگذارند. این کار وقتی با دقت و حوصله انجام شود به یک مدیریت تصویر اثربخش از افراد تبدیل میشود.
برای ایجاد ردپای دیجیتال مثبت، باید محتوای باکیفیت و ارزشمند تولید کرد و ضمن خودداری از انتشار محتوای توهینآمیز یا مضر، با زبانی محترمانه با دیگران در تعامل بود و نظرات خود را با دیگران در میان گذاشت.
[1] Digital Footprint
[2] Like
[3] Comment
[4] IP
[5] برای مثال افسانه چهار هزار سالهی «گیلگمش» از اسطورههای میانرودان را ببینید: B2n.ir/Gilgames
[6] مقاله «قبل از انتشار عکس فرزندتان در فیسبوک، به آیندهاش فکر کنید» نوشته آدریئِن لافرانس را ببینید: B2n.ir/The-Perils-of-Sharentin
[7] گوشهای از فیلم جلسه پرسش و پاسخ اوباما با دانشآموزان دبیرستانی آمریکایی در سال 2009 را اینجا ببینید: aparat.com/v/eBrzl
[8] https://myactivity.google.com
[9] Google Chrome
[10] https://www.youtube.com
[11] https://google.com/Maps
[12] https://gmail.com
[13] Cookie
[14] Think before you post
[15] در اینباره این فیلم کوتاه را ببینید: aparat.com/v/xOeag
[16] Online Reputation